درنای سوم / ماجراهای تام سایر
در جستجوی کودکیِ از دست رفته
تابستان ده سالگی . تابستان نوزده سالگی . تابستان بیست سالگی. شاید لذت بخش ترین تجربه ی این سه تابستان وارد شدن به دنیای تام سایر باشد .
دوست دارم رمان ها را در شرایطی بخوانم که بتوانم حداقل از نظر زمانی یا مکانی با شخصیت هایش اشتراک داشته باشم . به همین خاطر بود که برای خواندن خداحافظ گاری کوپر چند ماه صبر کردم تا زمستان بشود تا موقع خواندنش برف را از نزدیک حس کنم . یا مثلا بار دیگر شهری که دوست می داشتم نادر ابراهیمی را با وجود این که چهار سال از زمان خریدش می گذرد هنوز نخوانده ام. گذاشتمش کنار برای یک سفر دو سه روزه ی اردی بهشتی به شمال ؛ وقتی بخوانمش که بوی بهار نارنج پیچیده باشد . نمی دانم شاید این هم نوعی دیوانگی است از سنخ همان کمال گرایی ها...
اما تابستان امسال و پارسال ... خواندن تام سایر برای هر پسربچه یا مرد جوان یا هر مردی که دیگر دو تا کیسه ی آبدار از زیر چشم هایش آویزان شده در حکم ورود به بهشت است . ورورد دوباره به عالم کودکی با این تفاوت که این بار بر خلاف دفعه ی قبل این ما بچه هاییم که زندگی را شکل می دهیم . البته به کمک موجودی به نام تام سایر که قهرمان خیال پردازی است و کسی قدرت به اسارت در نیامدن در مقابل خیال های او را ندارد . چند صباحی که با مطالعه کتاب با تام سایر همراهید می توانید به همه ی آرزوهای ناکام کودکیتان برسید چند روزی از خانواده فاصله بگیرید و با بهترین دوستانتان دزدان دریایی شوید کلاس دینی و هر کلاس به دردنخوری که آن ساعات شیرین را به کاممان زهر مار می کرد را به هم بریزید .در روز دادن کارنامه یک انتقام جانانه از آقای معلم نچسب بگیرید . در مجلس عزای خودتان حاضر بشوید . مدتی عزیز گرامی شوید .قهرمان شهر شوید و مورد توجه همه . از بچه مثبت ها انتقام بگیرید . یک گنج واقعی ۱۲۰۰۰ دلاری پیدا کنید و...
زیبایی یعنی هماهنگی اجزا با هم و هماهنگی کل مجموعه با هدف و این در نوشته های شما به وضوح دیده می شه