درنای سی و هشتم / حکایت دولت و فرزانگی

جوان سی و دو ساله ای که مثل من هیچ پخی نشده پیرمردی را پیدا میکند که دولتمند است و در باغ گل سرخ خودش در انتظار است. جوان از پیرمرد میخواهد که راز دولتمندی را به او هم بگوید بلکه او نیز پخی شود مثل خیلیها و حالا جوابهای پیرمرد:

• نخستین کار این است؛ به خودت بگو چطور شده است که هنوز دولت‌مند نشده‌ای؟
• بزرگترین محدودیت مردم عادی کمبود تخیل خودشان است. به همین دلیل اسرار دولتمندی در سراسر جهان تا این حد حفظ می‌شود.

• ·         اشخاصی که صبر می‌کنند تا اوضاع و شرایط عالی از راه برسد هرگز کاری را به انجام نمی‌رسانند زمان مطلوب برای عمل همین حالاست.
• ·         اگر ندانی به کجا می‌روی احتمالا به هیچ‌جا نخواهی رسید.
• ·         زندگی دقیقا به ما همان چیزی را می‌دهد که می‌خواهیم. نخستین کار این است که دقیقا آن‌چه را می‌خواهی درخواست کنی. مبهم نخواه.
• همه رویدادهای زندگیت آینه‌ی است که اندیشه‌هایت را بازمی‌تاباند.

• ·         هرچیز زندگی مساله گرایش است. زندگی دقیقا همان‌گونه است که تصویرش می‌کنی.
• استدلال و منطق برای کامیابی امری اساسی است. اما کافی نیست. آن‌ها ابزار و خادمانی وفادارند نه بیشتر.

• ·         شاهکارهای بزرگ فقط توسط کسانی آفریده شده‌اند که به قدرت ذهن ایمان داشته‌اند.
• رم یک‌شبه ساخته نشد. محدوده‌ی رم درونت اندازه‌ی تصور توست. رم درون تو بسیار انعطاف‌پذیر است.

• ·         کاغذی بردار و مدام ارقامی فزاینده بر آن بنویس. اهدافت را مدام مضاعف کن.
• ·         راه کسب ایمان از طریق تکرار کلام است. کلام دارای اقتدار مطلق است.
• روزی خواهی‌آموخت که تسلط برتقدیرت و جامه عمل پوشاندن به رویاهایت هدف غایی زندگی است.

• ·         درون مشکلات خودت را درون گل سرخ گم کن.
• راز دوگانه دولت راستین: عشق به هر آن‌چه می‌کنی و عشق به دیگران

• ·         همه چیز به تکرار بستگی دارد.
• ·         این قدرتمندترین راز روی زمین است.کلام نفوذی عظیم دارد.
• ·         مهم‌ترین چیز این است که اهدافت را روی کاغذ بنویسی.
• قاعده‌ای که ما را از اسارت پول درمی‌آورد:  هر روز زندگیم، از هر جهت بهتر و بهتر می‌شود.

• ·         نیکبختی تعاریف گوناگون دارد کلید نیکبختی: اگر قرار بود همین امشب بمیرم، آیا می‌توانستم در لحظه مرگ به خود بگویم که همه کارهایی را که می‌خواستم دراین روز به انجام برسانم، به انجام رسانده‌ام؟
• ·         نبوغ یعنی به انجام رساندن آن‌چه از آن لذت می‌برید. این نبوغ راستین زندگیست.
• هر چه بیشتر بر آن‌چه می‌کنی متمرکز شوی مجذوبتر در کار یا موضوع یا شخصی که برابر توست بیشتر در حال زندگی می‌کنی. این تمرکز کلید کامیابی در همه زمینه‌های زندگیست.
• ·         بیشتر مردم به گونه‌یی زندگی می‌کنند که گویی خوابند. در حال زندگی نمی‌کنند. ذهنشان آکنده از خطاهای گذشته است.

• ·        گل سرخ مظهر زندگی است. خارهایش نمایانگر راه تجربه‌اند آزمونهایی که برای فهم زیبایی راستین هستی باید تاب بیاوریم.
• ·         همه‌ی زندگی یعنی تمرینی برای تقویت ذهن. جان، جاودان است.
• ·         بالاترین سطح تمرکز رسیدن ذهن یعنی انطباق رویاهایت با واقعیت.
• ترس بزرگترین دشمن توست.
• ·         بزرگترین دارایی ما آزادی است و دولت می‌تواند به تو آزادی دهد. آزادی راستین در عدم وابستگی است.
• ·         دریاب که به راستی کیستی. حقیقت برای ابد آزادت می‌کند.
• ·         نگذار آنان که پیش ازتوآمده‌اند بجای تو بیندیشند. فقط چیزی را نگاه دار که فراسوی گذر زمان است.

پ.ن: "ادبیات ردیف کردن جملات قصار پشت سر هم نیست. رمان بیان مستقیم وقایع علنی زندگی یک فرد مشهور و تجسم خیالی وقایع غیر علنی زندگی او نیست. رمان جای خرده فرمایش های نویسنده در باره سیاست ، هنر ، فلسفه‌ ، عشق، زناشویی ، و... نیست."

معرفی قبلیم حرف دلم بود ولی با رسالت این کافه جور در نمی آمد. درست است که من این کتاب را نپسندیدم اما منکر لذتی که از مزمزه کردن رویاهایم در خلال خوانش این کتاب بردم هم نمی شوم. آمده ایم این جا تا لذت خواندن را با هم مرور کنیم نه چیز دیگر...

 

 

حکایت دولت و فرزانگی
مارک فیشر
ترجمه گیتی خوشدل
نشر قطره
چاپ چهل و ششم
صد و شانزده صفحه