جوان سی و دو ساله ای که مثل من هیچ پخی نشده پیرمردی را پیدا میکند که دولتمند است و در باغ گل سرخ خودش در انتظار است. جوان از پیرمرد میخواهد که راز دولتمندی را به او هم بگوید بلکه او نیز پخی شود مثل خیلیها و حالا جوابهای پیرمرد:
- نخستین کار این است؛ به خودت بگو چطور شده است که هنوز دولتمند نشدهای؟
- بزرگترین محدودیت مردم عادی کمبود تخیل خودشان است. به همین دلیل اسرار دولتمندی در سراسر جهان تا این حد حفظ میشود.
- · اشخاصی که صبر میکنند تا اوضاع و شرایط عالی از راه برسد هرگز کاری را به انجام نمیرسانند زمان مطلوب برای عمل همین حالاست.
- · اگر ندانی به کجا میروی احتمالا به هیچجا نخواهی رسید.
- · زندگی دقیقا به ما همان چیزی را میدهد که میخواهیم. نخستین کار این است که دقیقا آنچه را میخواهی درخواست کنی. مبهم نخواه.
- همه رویدادهای زندگیت آینهی است که اندیشههایت را بازمیتاباند.
- · هرچیز زندگی مساله گرایش است. زندگی دقیقا همانگونه است که تصویرش میکنی.
- استدلال و منطق برای کامیابی امری اساسی است. اما کافی نیست. آنها ابزار و خادمانی وفادارند نه بیشتر.