درنای بیست و هشتم / شهید جاوید
شما را نمیدانم...اما در میان اینهمه روایت و داستان قلهای مانند عاشورا ندیدهام. حماسهای که در یک سوی آن تموج زیبایی و مستانگی و روشنایی است و در سوی دیگر رکود ظلمت و لئامت است و این دو سوی را خظ آبی عشق جدا میسازد. صحبت از این بزرگترین منظومهی عاشقانه و اوج و عصارهی هستی چه زبانی میطلبد؟....این حماسهی جاوید با همهی شاعرانگی سراسر عقلانیت است و به تصریح قهرمانش برای ما در آن اسوهای است...نعمتالله صالحی نجفآبادی به سراغ وجه منطقی این حماسه رفته و با زحمتی طاقتفرسا و بیانی مستدل کوشیده غبار تحریف هدف قیام را زدوده و با شیوهای علمی گزارههای قابل پیروی عاشورا را استخراج کند. کتاب ازین نظر کتابی شاخص و ماندگار است.
اما وجه دیگری که کتاب را خواندنی میکند حواشی کتاب است که بیش از متن آن برجسته شد با انتشار کتاب در دههی پنجاه طیف اندیشمندان به دودستهی موافقان و مخالفان کتاب تقسیم شدند. آیتالله منتظری، آیتالله مشکینی و علامه جعفری محتوا و اسلوب کتاب را ستودند و طیف دیگری به مخالفت و ردیه نوشتن بر مطالب کتاب پرداختند تا جایی که یکی از مراجع فتوای حرمت مطالعهی کتاب را صادر نمود و در گوشه و کنار نیز عدهای دست به خشونت زدند و حتی یکی از مخالفان کتاب کشته شد با این همه این حجم از عصبانیت در برابر کتابی که بر منطق تکیه داشت جالب به نظر میرسد.
کتاب نمونه ی نگاه و پرداختی منطق گرا به حماسه ی جاوید امام حسین است. نگاهی که کمتر در مواجهه با این حماسه از آن استفاده شده.
راستی با همه ی این حرفها باید دنبال نگاهی گشت که عاقلانه به عشق حسینی بنگرد و عاشقانه به عقل حسینی... این دو را از هم جدا کردن...بگذریم
شهید جاوید
نعمتالله صالحی نجفآبادی
مؤسسه خدمات فرهنگی رسا
چاپ دوازدهم_شهریور هزار و سیصد و شصت و یک
پانصد و سی و شش صفحه