اسراب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاعر» ثبت شده است

درنای نهم / ق

قدفتر خاطرات طراوت... 

قیصر برای خیلی ها تنها یک شاعر نیست. به قول سید حسن "مهربانی مجروح" است . به قول بیابانکی "تلفیق آب و آینه و خنجر" است و به قول خودش " درد " است. قیصر برای من یعنی تجسم واژه لطافت . لطافت " بوی باران " ، لطافت " آفتاب مهربانی " ، لطافت " نیلوفرانه ".

قیصر برای من سالکی است که در پله پله ی سلوکش ، در صحرا صحرا دویدن هایش "لطافت" را از قلب به زبانش جاری کند. این پله های سلوک هر کجا باشند پاسخ او همان است. چه پله های سنگی و قدیمی دانشگاه تهران باشند چه سر سفره ی عقدش چه پشت میزی که او ساقی و سردبیر سروش نوجوان بود و چه روی تخت دیالیزی که قیصرمان را با آن گیسوان سربی شبیه حضرت ایوب کرده بود. صحبت با این کتاب را غنیمت شمرید . هر یادگاری که از همزاد عاشقان جهان رسیده باشد مغتنم است .

ق 

گمانه هایی درباره قیصر امین پور

سجاد خسروانی

خیزش نو

چاپ اول هزار و سیصد و نود و سه

صد و هفده صفحه

  • کافه چی

سایهوَظِلٍّ مَمْدُودٍ 

وقتی محبتی در دل آدم ریشه دواند دوام آن با دست نیافتنی بودن محبوب است.انگار که باید از یک حدی نزدیکتر نشد تا آن شکوه همیشگی بماند. انسان هایی هستند که از دور با عظمت به نظر می رسند اما وقتی به آن ها نزدیک می شوی وقتی لمسشان می کنی حس می کنی انگار به دکور یک تئاتر تاریخی دست کشیده ای به یک عظمت عاریتی...

سایه تا قبل از مطالعه ی این کتاب  برایم تداعی کننده یک شکوه فراموش شده بود. بخش عمده ی عظمت او در نگاه من به خاطر سکوت او بود این که سایه با کسی مصاحبه نمی کند...
اول از دیدن کتاب یکه خوردم...روی جلد عکس سایه بود و آن جهره پر شکوه که با سیگاری بر لب شکوهش افزون شده بود اما اگر این خود اوست این دو جلد ۱۵۰۰ صفحه ای چه می گوید...

کتاب مجموعه گپ و گفت هایی در بازه زمانی پنج ساله است که میلاد عظیمی از دوستان سایه گرد آورده . آقای عظیمی سی وچند ساله از استادان ادبیات دانشگاه تهران است. شاگرد دکتر شفیعی کدکنی است و از طریق ایشان به خلوت سایه راه پیدا کرده.