اسراب

سفر...آدمها مرده‌ی کشفند. بعضی اما آن‌قدر یک مسیر را، یک خط را، می‌روند که تصور خط‌های دیگر برایشان سخت است ولی هستند کسانی که سرزمین‌ها را با قدم‌هایشان به هم می‌دوزند. هاج و واج اند که جای دیگر چه خبر است. نکند این جا چیزی تقلبی را به اسم زندگی به ما قالب کرده‌ باشند. سعی می‌کنند به این جیره‌ی مختصر چاشنی‌های دیگری اضافه کنند.  زندگی آن نیست که هر روز صبح مثل دوای سرماخوردگی یک قاشقش را سر بکشی. سفر برای فهمیدن این‌که فرزندان آن ننه بابای مشترک الآن چه چیزهایشان به هم شبیه مانده . سفر برای دانستن این که آن جهان‌بینی‌هایی که در کتاب‌ها خوانده‌ایم در صفحه‌ی مراودات و روابط آدم‌ها چگونه ظاهر می‌شود سفر برای تف انداختن به این اینرسی لعنتی و سفر برای سفر.

سفر احترام به زندگی است...

این کتاب لباس چهل‌تکه‌ای است تکه‌هایی که هرکدام از گوشه‌ای ازین خانه‌ی بزرگ و شاید خیلی کوچک جمع شده  و به همت منصور ضابطیان به هم دوخته شده. همو که شب‌هایمان را از افسون خواب نجات می‌داد و می‌بردمان به افسون دیگری افسون رویا و موسیقی... این‌بار دستت را می‌گیرد و سفری می‌برد از جنس دیگر.

قدم‌زدنی آرام در پارک لوکزامبورگ که این‌طرف آن‌طرفش مردم پاچه‌ها را بالا داده‌اند و در حالی که پایشان را در آب تکان می‌دهند مشغول مطالعه‌اند...تعجب از سادگی ژاپنی‌ها که چه راحت سرشان کلاه می‌رود...خریدن نشریه‌ای در اسپانیا با اشانتیون یک کوله‌پشتی ...درست‌کاری لبنانی‌ها..استشمام بوی فلفل و فقر و ثروت در هندوستان و یکه‌خوردن از ماجرای مسیح اصفهانی معمار تاج‌محل... دیدن اتفاقی پاپ...خوردن پیتزای مارگریتا ...سرخوش بودن با مردم فقیر ارمنستان ... تحسین کره‌ای ها در صدور صنعت و فرهنگ و از همه دل‌چسب‌تر زیارت امریکا و دیدن آن همه ایرانی در وست‌وود لس‌آنجلس و هم‌کلام شدن با یک امریکایی آرام :_کاش می‌شد سیاست‌مداران را به مرخصی فرستاد و جهان را به هنرمندان سپرد.

همه و همه...من که ترغیب شدم بخشی از درآمدم را به سفر اختصاص دهم شما را دیگر نمی‌دانم...

گرافیک عالی کتاب . موجز نویسی ضابطیان و عکس‌های بسیار خوبش این کتاب را به گزینه‌ی مناسب برای هدیه دادن تبدیل کرده.

راستی وقتی قدم زدن و تماشای این دنیای ساخت بشر این‌قدر جالب و لذت‌بخش است سفر به عالم معنا و جولان عقل و قلب چه مزه ای می‌تواند داشته باشد...آنم بچشان ای ساقی.

مارک و پلو 

مجموعه‌ای از عکس‌ها و سفرنامه‌ها

منصور ضابطیان

طراح گرافیک : فرشاد رستمی

نشر مثلث

چاپ هفتم_بهار هزار و سی‌صد و نود و سه

صد و هفتاد و شش صفحه‌ 

نظرات (۴)

  • محمد حسین مرادی
  • واقعا امان از این اینرسی لعنتی. منم وقتی کتابو خوندم خیلی دست و پا زدم یک مسافرت خارجی بروم ولی واقعا از اون چیزی که ضابطیان میگه خیلی سخت تره!!!!!
    پاسخ:
    خدا قسمت کند عیشی چنین را
    عموم مومنات و مومنین را
    علاقمند شدم برم زودتر بخونم!
    ولی کافه چی جان دچار روزمرگی در پایان نامه ام شده ام و زندگیم خیلی بی روح شده!
    اعصاب معصاب ندارم!
    پاسخ:
    پایان نامه را هم می توانی معجون خوبی بکنی
    اگر آخرین کار زندگیت باشد-زبانم لال-
    عاشقانه بنویسش
  • أَنَا یَمَانِیٌّ
  • آفرین
    همیشه باید اولین کارها را هم آخرین کار دانست!
    راضی ام ازت سید
    پاسخ:
    خدا راضی باشه!
    سلام

    خیلی خوش مزه نوشته بودید

    و درخواست انتهایی تون هم بسیار زیبا و زیرکانه بود
    دم قلمتون گرم
    پاسخ:
    سلام
    سپاسگزارم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی